آية الله العظمى السيد أبو الفضل إبن الرضا البرقعي

ابن عثمان

عضو مميز
369005934.jpg

سوانح ایام - زندگینامه علامه ابوالفضل ابن الرضا برقعي رحمه الله


http://www.scribd.com/doc/19476539/-
 

ابن عثمان

عضو مميز
4fw04ch.jpg



۱- متن اجازه ي اجتهاد از مرجع بزرگ آيت الله السيد الموسوي الاصفهاني.
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين والصلاه والسلام علي خير خلقه محمد وآله الطيبين الطاهرين واللعنة الدائمة علي أعدائهم أجمعين من الاَن إِلى يوم
ا لدين، و بعد:
فإِن جناب الفاضل الكامل و العالم العادل مروج الأحكام قرة عينى الأعز السيد ابو الفضل البرقعى دامة تأيداته ممن بذل جهده فى تحصيل
الأحكام الشرعية و المعارف الإِلهية برهة من عمره و شطرا من دهره مجدا فى الاستفاده منه الأساطين حتى بلغ مرتبة عالية من الفضل
و الاجتهاد مقرونًا بالصلاح و السداد و له التصدي فى الأمور الحسبية وفى ما لا يجوز لغير الفقهاء والمجتهدين التصدي فيها، و أجزته أن يأخذ
من سهم الإِمام عليه السلام بقدر الاحتياج و إِرسال الزائد منه إِلى النجف و صرف مقدار منها للفقراء و السادات و غيرهم. و أجزته أن يروي
عنى جميع ما صحت لى روايته و اتضح عندى طريقه، و أوصيه ملازمة التقوي مراعاة الاحتياط و أن لا ينسانى من الدعاء فى مظان
الاستجابات و الله خير حافظاً و هو أرحم الراحمين.
۲۲ ذي الحجة ۱۳۶۲ هـ ق
خاتم:أبو الحسن الموسوي الاصفهانى
 

ابن عثمان

عضو مميز
4fw04ch.jpg




متن شهاده الاجتهاد از مرجع المجاهد آيت الله السيد ابوالقاسم الكاشانى.
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و الصلاه على رسوله محمد و على آله الطاهرين المعصومين و بعد:
فإِن جناب العالم العالم حجة الإِسلام والمسلمين السيد أبوالفضل العلامة البرقعى الرضوي قد صرف أكثر عمره الشريف فى تحصيل
المسائل الأصولية و الفقهية حتى صار ذا القوة القدسية من رد الفروع الفقهية إِلى أصولها فله العمل بما استنبطه و اجتهده و يحرم عليه
التقليد فى ما استخرجه و أوصيه بملازمة التقوى و مراعاة الاحتياط.
الامضاء:الأحقر أبو القاسم الحسينى الكاشانى
 

ابن عثمان

عضو مميز
borgei.jpg



hq2.jpg




http://www.4shared.com/minifolder/28438443/125575c0/Borghei.html




علامه سيد ابو الفضل ابن الرضا برقعى قمي تهراني در سال 1329هـ ق مطابق با 1287 هـ ش در شهر قم- ايران- در خاندان شيعه مذهبي به دنيا آمد و پدرش سيد حسين شخص فقير و زاهدي بوده است.
جد او سيد احمد بن رضي الدين عالم مجتهد و مبارزي بوده كه از شاگردان شيرازي كسي كه فتواي تحريم تنباكو- ضد نفوذ بريطانيا در ايران- را صادر كرده است ميباشد.
مادرش سكينه سلطان دختر شيخ غلام رضا قمي نويسنده ي كتاب رياض الحسيني ميباشد علامه، از اولين روز هاي حيات پاي در مكتب گذاشته، تعليم و قراءت قرآن مجيد و خواندن و نوشتن را فرا گرفت.
سپس به نزد شيخ عبدالكريم يزدي حائري كه در آن وقت يكي از بزرگترين علماي شيعه بود رفت تا مراحل تحصيلش را ادامه دهد.
علامه برقعي در حكايت از احوال خويش ميگويد:
به مدرسه رضويه قم كه در آن زمان معروف بود رفتم ولي از اينكه خرد سال بودم به من اطاقي ندادند ولي با اصرار زياد اطاق كوچكي به من دادند كه نه از گرمي محفوظ بودم و نه از سردي
به هر حال از خانه ي خودم حصير و فرشي آوردم و در اين حجره ي كوچك و يا در اين زاويه شب و روزم را گذراندم تا كه الحمد لله دروس علوم شرعي را كسب نمودم.
از صرف ونحو شروع كردم وآخرين كتاب مغني البيب وكتاب الأعاريب ابن هاشم وشرح جامي بر كافية ابن حاجب را به انتها رساندمبعد از اين خود شيخ حائري مدير از من امتحان گرفت والحمدلله از موفقيت كامل برخوردار شدم كه سپس از طرف حوزه ي برايم حقوقي تعيين شده تا ادامه ي تحصيل دهم .
وبه دنبال آن تحصيلم را در علم فقه واصول فقه كه در حوزه هاي علمي رايج است ادامه دادم،در اثناي تحصيل به تدريس درسهاي ابتدايي نيز مشغول بودم ورفته رفته يكي از مدرسين حزوه ي قم فائز گرديدم بعدا براي تخصص در علم فقه واصول فقه به نجف اشرف رفتم ودر نزد كبار مراجع شيعه مراحل عالي دروس فقه واصول فقه را طي كردم سه سال در نجف اشرف گذراندم واز بسياري از علماي كبار آن ديار منجمله: مرجع بزرگ شيعه در آن وقت سيد ابوالحسين موسوي اصفهاني كسب علم كردم.
سپس علامه برمي گردد ودر قم نيز اجازه ي اجتهاد را از آيت الله عبدالنبي نجفي عراقي كه يكي از مراجع بزرگ شيعه بود اخذ مي كند.
علامه برقعي در شروع از جمله ي علما ي مذهب شيعه اثنا عشري بوده و از مجتهدين اعلامشان به شمار مي رفت، ولي اخلاص، صدق و مبارزه او با بدعتها و خرافات و تمسك شديد علامه به قرآن كريم نهايت او را به طرف حق رهبري كرد.
علامه از سن 45 سالگي از مذهب و عقايد شيعه اثنا عشري دست كشيده و با حكم به ظاهر قرآن و سنت صحيح و آن چه از سلف صالح اين امت باقي مانده به ويژه خلفاي راشدين و همگي ياران رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم خاتصتا مهاجرين و انصار و پيروانشان عمل كرده است.
علامه برقعي مي گويد اگر ما خواسته باشيم سنت صحيح را در روايات و كتب شيعه بيابيم ممكن نيست. ولي بايستي در كتب مسانيد و مصنفات حديث كه در نزد جمهور مسلمين است جستجو كرد، هر چه از رسول اكرم صلى الله عليه و سلم باشد، سند و متن آن صحيح باشد و مخالف قرآن كريم نباشد گرفته مي شود و گر نه متروك است.
علامه برقعی قمی حوادث بسیار مهمی از بزرگان نظام جمهوری اسلامی و شاهنشاهی را ذکر می کنند و در زمان نقطه تحول عظیمی که در ایران رخ داده است زندگی کرده اند، بله، انقلاب ایران در اواسط حیات ایشان رخ داد و این بیانگر این است که ایشان در هر دو دوره شاهد نزدیک بر حوادث تاریخی قبل و بعد از انقلاب بوده اند (متولد: 1287 شمسي متوفاي: 1372 شمسي و محل زندگی ایشان در تهران و قم بود) و ایشان غالب حوادث این دوره از تاریخ مهم کشورمان را در این خاطرات ذکر می کنند و احوال و اوضاع مردم و سردمداران هر دو دوره و برخورد هر دو نظام با مردم را در این دو دوره به تصویر می کشند و کسانی که میخواهند از تاریخ انقلاب و بررسی اوضاع آن وقت بنویسند از این کتاب مستغنی نخواهند بود





download.gif
Download from 4shared
spacer.gif
Borghei
1.pdf 2.pdf 3.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - ahkamol ghoran.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Arze Akhbare Osoul Bar Ghoran Va Oghoul.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Darsi az Velayat.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - eslam dine kar va koshesh.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Faribe Jadid.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Ganje Gohar.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Hokoumate Eslami.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Jamalodin Asad Abadi Va Shikh Fazlollah Nouri.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - khorafat-vofoor.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Meratolayat.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - osoul-din-az-nazare-ghoran.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - rahnemod sonnat dar rade ahle bedat.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - sawanehe ayyam.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - sher va mosighi.PDF Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Tabeshi Az Ghoran 1.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Tabeshi Az Ghoran 2.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Tabeshi Az Ghoran 3.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Tabeshi Az Ghoran 4.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Tarajom Rejal.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - tazzade Mafatih oljenan ba quran.pdf
 

budbud

عضو ذهبي
شغل ارشيف ولا نعرف شنو يطلع ممكن بياع طماط في سوق الخضار لبسوه عمامه وسوو له قصه من حكايات الف ليله وليله
وقالو هذا الشيعي

مـذهب قائم علي اقاصيص وحكايات
 

budbud

عضو ذهبي
ولازال الاستهزاء والسخريه مستمره لضعف الحجه والدليل من قبل الشيعه

القصصص والحكايات الكل يضحك عليها
لانها سخريه

هل الدين واقف علي شخص واحد ولا نعرف شنو يطلع ممكن يطلع بياع في سوق السمك
شمدرينا منو هذا
 

budbud

عضو ذهبي
borgei.jpg



hq2.jpg




http://www.4shared.com/minifolder/28438443/125575c0/Borghei.html




علامه سيد ابو الفضل ابن الرضا برقعى قمي تهراني در سال 1329هـ ق مطابق با 1287 هـ ش در شهر قم- ايران- در خاندان شيعه مذهبي به دنيا آمد و پدرش سيد حسين شخص فقير و زاهدي بوده است.
جد او سيد احمد بن رضي الدين عالم مجتهد و مبارزي بوده كه از شاگردان شيرازي كسي كه فتواي تحريم تنباكو- ضد نفوذ بريطانيا در ايران- را صادر كرده است ميباشد.
مادرش سكينه سلطان دختر شيخ غلام رضا قمي نويسنده ي كتاب رياض الحسيني ميباشد علامه، از اولين روز هاي حيات پاي در مكتب گذاشته، تعليم و قراءت قرآن مجيد و خواندن و نوشتن را فرا گرفت.
سپس به نزد شيخ عبدالكريم يزدي حائري كه در آن وقت يكي از بزرگترين علماي شيعه بود رفت تا مراحل تحصيلش را ادامه دهد.
علامه برقعي در حكايت از احوال خويش ميگويد:
به مدرسه رضويه قم كه در آن زمان معروف بود رفتم ولي از اينكه خرد سال بودم به من اطاقي ندادند ولي با اصرار زياد اطاق كوچكي به من دادند كه نه از گرمي محفوظ بودم و نه از سردي
به هر حال از خانه ي خودم حصير و فرشي آوردم و در اين حجره ي كوچك و يا در اين زاويه شب و روزم را گذراندم تا كه الحمد لله دروس علوم شرعي را كسب نمودم.
از صرف ونحو شروع كردم وآخرين كتاب مغني البيب وكتاب الأعاريب ابن هاشم وشرح جامي بر كافية ابن حاجب را به انتها رساندمبعد از اين خود شيخ حائري مدير از من امتحان گرفت والحمدلله از موفقيت كامل برخوردار شدم كه سپس از طرف حوزه ي برايم حقوقي تعيين شده تا ادامه ي تحصيل دهم .
وبه دنبال آن تحصيلم را در علم فقه واصول فقه كه در حوزه هاي علمي رايج است ادامه دادم،در اثناي تحصيل به تدريس درسهاي ابتدايي نيز مشغول بودم ورفته رفته يكي از مدرسين حزوه ي قم فائز گرديدم بعدا براي تخصص در علم فقه واصول فقه به نجف اشرف رفتم ودر نزد كبار مراجع شيعه مراحل عالي دروس فقه واصول فقه را طي كردم سه سال در نجف اشرف گذراندم واز بسياري از علماي كبار آن ديار منجمله: مرجع بزرگ شيعه در آن وقت سيد ابوالحسين موسوي اصفهاني كسب علم كردم.
سپس علامه برمي گردد ودر قم نيز اجازه ي اجتهاد را از آيت الله عبدالنبي نجفي عراقي كه يكي از مراجع بزرگ شيعه بود اخذ مي كند.
علامه برقعي در شروع از جمله ي علما ي مذهب شيعه اثنا عشري بوده و از مجتهدين اعلامشان به شمار مي رفت، ولي اخلاص، صدق و مبارزه او با بدعتها و خرافات و تمسك شديد علامه به قرآن كريم نهايت او را به طرف حق رهبري كرد.
علامه از سن 45 سالگي از مذهب و عقايد شيعه اثنا عشري دست كشيده و با حكم به ظاهر قرآن و سنت صحيح و آن چه از سلف صالح اين امت باقي مانده به ويژه خلفاي راشدين و همگي ياران رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم خاتصتا مهاجرين و انصار و پيروانشان عمل كرده است.
علامه برقعي مي گويد اگر ما خواسته باشيم سنت صحيح را در روايات و كتب شيعه بيابيم ممكن نيست. ولي بايستي در كتب مسانيد و مصنفات حديث كه در نزد جمهور مسلمين است جستجو كرد، هر چه از رسول اكرم صلى الله عليه و سلم باشد، سند و متن آن صحيح باشد و مخالف قرآن كريم نباشد گرفته مي شود و گر نه متروك است.
علامه برقعی قمی حوادث بسیار مهمی از بزرگان نظام جمهوری اسلامی و شاهنشاهی را ذکر می کنند و در زمان نقطه تحول عظیمی که در ایران رخ داده است زندگی کرده اند، بله، انقلاب ایران در اواسط حیات ایشان رخ داد و این بیانگر این است که ایشان در هر دو دوره شاهد نزدیک بر حوادث تاریخی قبل و بعد از انقلاب بوده اند (متولد: 1287 شمسي متوفاي: 1372 شمسي و محل زندگی ایشان در تهران و قم بود) و ایشان غالب حوادث این دوره از تاریخ مهم کشورمان را در این خاطرات ذکر می کنند و احوال و اوضاع مردم و سردمداران هر دو دوره و برخورد هر دو نظام با مردم را در این دو دوره به تصویر می کشند و کسانی که میخواهند از تاریخ انقلاب و بررسی اوضاع آن وقت بنویسند از این کتاب مستغنی نخواهند بود





download.gif
Download from 4shared
spacer.gif
Borghei
1.pdf 2.pdf 3.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - ahkamol ghoran.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Arze Akhbare Osoul Bar Ghoran Va Oghoul.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Darsi az Velayat.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - eslam dine kar va koshesh.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Faribe Jadid.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Ganje Gohar.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Hokoumate Eslami.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Jamalodin Asad Abadi Va Shikh Fazlollah Nouri.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - khorafat-vofoor.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Meratolayat.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - osoul-din-az-nazare-ghoran.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - rahnemod sonnat dar rade ahle bedat.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - sawanehe ayyam.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - sher va mosighi.PDF Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Tabeshi Az Ghoran 1.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Tabeshi Az Ghoran 2.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Tabeshi Az Ghoran 3.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Tabeshi Az Ghoran 4.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - Tarajom Rejal.pdf Seyyed Aboulfazl ebne reza borghei ghomi - tazzade Mafatih oljenan ba quran.pdf

عفوا المقاله المجوسيه عن ماذا تتكلم
عن اي قصه من قصص حكايات الف ليله وليله
 

ابن عثمان

عضو مميز
روح حق السستناني يترجم لك يا رافضي




da81aa57462b43328deaaf9501d8bd88.jpg




على فكره كتاب كسر الصنم مترجم يا ريت تقراه قبل الهروووووووووب و محاولة اغلاق الموضوع
 

budbud

عضو ذهبي
الحمد لله اني رفضت الكذب والحكايات خصوصا هـا الشخص اللي صورته مصورينها الحين ويقولون هذي من القدم
فيه صوره قديمه في هالنوعيه في القوه والصفاء والنقاوه
تقول تصوير ١٠ ميغا بيكسل
 

ابن مفلح

عضو ذهبي
شيء طريف أن يسخر الرافضة من أهل السنة بدعوى أن مذهبهم قائمٌ على ( الحكايات ) ، وكأن أهل السنة والجماعة هم من يجلسون في المنابر ليحكوا للناس حكاية ( العصفور الذي رفض الولاية ) أو حكاية ( الحيوانات الموالية والحيوانات الناصبية ) أو حكاية ( التابوت الذي خرق السقف وظهر منه علي وفاطمة ) وغيرها من المضحكات التي يصدقها حاملوا شهادات الهندسة والدكتوراة من عوام الشيعة ، وشر البلية ما يضحك .
 
da81aa57462b43328deaaf9501d8bd88.jpg




على فكره كتاب كسر الصنم مترجم يا ريت تقراه قبل الهروووووووووب و محاولة اغلاق الموضوع


اللهم صل على محمد وال محمد

بالنسبة للبرقعي,,فهو شخص عامي وليس مرجعاّ,,حتى يكون له كل هذا التشجيع.

وجواب احد المشائخ الفضلاء لنا نفهم منه انه لا ناقة له ولا جمل في مجال العلم وطلبه.

اما عن كتابه ,فقد اغنانا اخي المحامي مأونة البحث في تناقضات هذا الكتاب وننقلها بالنص كما بين:

عنون البرقعي كتابه باسم كسر الصنم ويعني بالصنم كتاب الكافي لثقة الاسلام الكليني رضوان الله عليه فقد وصف الكتاب بقوله: إن هذا الكتاب يجمع المتناقضات والأضداد بين دفتيه من الخرافات ما لا يحصى.
كسر الصنم: ص 29.

قلت أنا المحامي : لننظر الآن كيف هذا المجتهد آية الله العظمى كما يقولون المسمى بالبرقعي يحقق أسانيد الكافي ويرد الروايات ! طبعا أمثلة بسيطة وإلا الكتاب فيه من المصائب الشيئ الكثير!
قال البرقعي وهو يحقق اصول الكافي سندا تحت عنوان باب صفة العلماء ما نصه:

حديث 1 : سنده : أحد رواته حسن بن محبوب وله أخبار كثيرة تخالف القرآن كما سيأتي في الكافي باب أن الأئمة نور الله، والآخر معاوية بن وهب وهو مجهول الحال .
كسر الصنم: ص 59.

قلت: الحسن بن محبوب االذي شكك فيه هذا البرقعي قال فيه الكشي رحمه الله: أجمع أصحابنا على تصحيح ما يصح عن هؤلاء وتصديقهم وأقروا لهم بالفقه والعلم : وهم ستة نفر آخر دون الستة نفر الذين ذكرناهم في اصحاب أبي عبد الله عليه السلام منهم : يونس بن عبد الرحمن وصفوان بن يحيى بياع السابري و محمد بن ابي عمير و عبد الله بن المغيرة و الحسن بن محبوب و محمد بن أبي نصر.

رجال الكشي: ص 520.

وقال العلامة الشاهرودي: ثقة عين جليل يعد في الاركان الأربعة في عصره وهو من اصحاب الاجماع على قول.

مستدركات علم رجال الحديث : ج 3 ص 30.

قلت انا المحامي: هذا حال الحسن بن محبوب رحمه الله عندنا أما الراوي الاخر الذي قال فيه مجهول الحال وهو معاوية بن وهب .
قال فيه الشيخ الشاهرودي: ثقة بالإتفاق حسن الطريقة.
المستدركات: ج 7 ص 450.

قلت انا المحامي: ذكرت قول الشاهرودي رحمه الله لأنه نقل الاجماع على وثاقته والبرقعي يقول انه مجهول الحال !!! حتى يعرف القارئ الفرق بين الاثنين

نكمل مع البرقعي حيث قال:
حديث 2 : سنده: لا اعتبار له لأن علي بن ابراهيم كان يقول بتحريف القرآن وحرث بن المغيرة مهمل.
كسر الصنم : ص 59.

قلت أنا المحامي: على فرض ان علي بن ابراهيم رحمه الله يقول بالتحريف وهذا لا نسلم به هل هذا يخدش في حديثه وصدقه ! ان كان كذلك لماذا لم يوجه سهامه تلك الى عائشة وعبد الله بن مسعود وعبد الله بن عمر وغيرهم من الصحابة الذين صرحوا بتحريف كتاب الله؟!! فإن كان لا يريد ان يأخذ بروايات الشيعة رضي الله عنهم وروايات المخالفين بسبب القول بالتحريف فليبحث عن دين اخر افضل له !

قال الشيخ الشاهرودي رحمه الله في علي بن ابراهيم رضي الله عنه: ثقة في الحديث والتفسير ثبت معتمد صحيح المذهب بلا خلاف في ذلك كله. بل هو من أجل رواة اصحابنا.
المستدركات: ج 5 ص 278.

اما قول البرقعي:
الحرث بن المغيرة مهمل!
أولا : هذا تصحيف لأن الراوي اسمه الحارث وليس الحرث.

ثانيا: قال الشيخ الشاهرودي رحمه الله:
الحارث بن مغيرة النصري .... ثقة ثقة بالاتفاق.
المستدركات: ج 2 ص 279.

قلت انا المحامي: يلاحظ القارئ الكريم أن كل من اتفقت الطائفة عى توثيقه فهو عند البرقعي اما مهمل او مجهول او يشكك في رواياته !!!
وهناك رواة لم اذكرهم للاختصار طعن في رواياتهم مثل اسماعيل بن مهران المتفق على وثاقته وكذلك خالد بن سعيد ابو سعيد القماط !! فهل هذا فهل مجتهد له معرفة في الرجال والحديث؟!!


قال البرقعي: صحيح أن عليا كان أعلم الصحابة وأفضلهم .... .

قال البلوشي ( المترجم الوهابي ) في الهامش: لما تكلمت مع المؤلف بهذا الأمر قال: لا يعلم أن عليا كان أعلم من غيره من الصحابة أو أفضلهم.

كسر الصنم: ص 347.

قلت: أحد علماء الشيعة وليس مجرد عالم بل من المجتهدين! ولا يعلم أن عليا صلوات الله عليه أعلم من غيره من الصحابة أو أفضلهم حتى؟!!

وها هو البرقعي مرة أخرى يطلق الكذب على من أجمعت الطائفة على وثاقته حيث قال وهو يعلق على حديث ورد في الكافي الشريف مانصه: رواتهما من أكذب الكذابين كمحمد بن الجمهور وعبد الله بن سنان، ..... .

كسر الصنم: ص 294.

قلت: قال العلامة الشيخ الشاهرودي رضوان الله عليه في ترجمة عبد الله بن سنان: ثقة ثقة جليل بالإتفاق.

مستدركات علم رجال الحديث: ج 5 ص 31.

قلت: لقد افتضح امر هذا الرجل ان كان فعلا هو صاحب هذا الكتاب المتهافت




مرة أخرى مع المجتهد البرقعي وكتابه الذي من اجله قتله الرافضة حيث قال وهو يعلق على بعض الرواة: يونس بن يعقوب الفطحي المذهب وكان من الكذابين، ... .

كسر الصنم: ص 268.

قلت: قال العلامة الشاهرودي رحمه الله في ترجمة يونس بن يعقوب: لا خلاف في وثاقته وانما الخلاف في أنه ثقة أو موثق لما قيل إنه من الفطحية لكن رجع عنها كما قاله النجاشي وكان يتوكل لأبي الحسن عليه السلام.

مستدركات علم رجال الحديث: ج 8 ص 316.

قلت: هنيئا للوهابية بهذا المجتهد الفذ !!!


والمضحك يدعي الوهابي ان هذا البرقعي الجاهل قُتِل !!! وقتله الرافضة !! لا ادري لماذا قتلوه الصراحة ! هل لعلمه الغزير الذي يتدفق منه؟!! ام لأنه كان يشكل خطرا على التشيع بأبحاثه العظيمة؟!!
هذا أيضا يذكرني بمؤلف كتاب لله ثم للتاريخ فبعد تأليفه لكتابه المضحك قتلوه الرافضة بحد زعم الوهابية !!!
الحمدلله على نعمة العقل



قال هذا الرجالي الكبير والمجتهد النحرير البرقعي ما نصه:
صالح بن خالد المجهول ...

كسر الصنم: ص 254.

قلت: قال الشيخ الشاهرودي رحمه الله:
صالح بن خالد أبو شعيب المحاملي ... ثقة بالإتفاق.

مستدركات علم رجال الحديث: ج 4 ص 234.
اهـ.




أقول: إذا كان هذا هو البرقعي الذي يضعف ويجهل كبار رواة الإمامية ومن اجمعو على وثاقتهم العلماء,,,فهنيئاّ لكم به,,فهو يدل على جهله وقلة فهمه ,,فالافضل ان تضعو لنا كتاب جديد اسمه رجال البرقعي.:)





 

الفقير

عضو ذهبي
اللهم صل على محمد وال محمد


بالنسبة للبرقعي,,فهو شخص عامي وليس مرجعاّ,,حتى يكون له كل هذا التشجيع.

وجواب احد المشائخ الفضلاء لنا نفهم منه انه لا ناقة له ولا جمل في مجال العلم وطلبه.

اما عن كتابه ,فقد اغنانا اخي المحامي مأونة البحث في تناقضات هذا الكتاب وننقلها بالنص كما بين:


عنون البرقعي كتابه باسم كسر الصنم ويعني بالصنم كتاب الكافي لثقة الاسلام الكليني رضوان الله عليه فقد وصف الكتاب بقوله: إن هذا الكتاب يجمع المتناقضات والأضداد بين دفتيه من الخرافات ما لا يحصى.

كسر الصنم: ص 29.



قلت أنا المحامي : لننظر الآن كيف هذا المجتهد آية الله العظمى كما يقولون المسمى بالبرقعي يحقق أسانيد الكافي ويرد الروايات ! طبعا أمثلة بسيطة وإلا الكتاب فيه من المصائب الشيئ الكثير!

قال البرقعي وهو يحقق اصول الكافي سندا تحت عنوان باب صفة العلماء ما نصه:



حديث 1 : سنده : أحد رواته حسن بن محبوب وله أخبار كثيرة تخالف القرآن كما سيأتي في الكافي باب أن الأئمة نور الله، والآخر معاوية بن وهب وهو مجهول الحال .

كسر الصنم: ص 59.



قلت: الحسن بن محبوب االذي شكك فيه هذا البرقعي قال فيه الكشي رحمه الله: أجمع أصحابنا على تصحيح ما يصح عن هؤلاء وتصديقهم وأقروا لهم بالفقه والعلم : وهم ستة نفر آخر دون الستة نفر الذين ذكرناهم في اصحاب أبي عبد الله عليه السلام منهم : يونس بن عبد الرحمن وصفوان بن يحيى بياع السابري و محمد بن ابي عمير و عبد الله بن المغيرة و الحسن بن محبوب و محمد بن أبي نصر.



رجال الكشي: ص 520.



وقال العلامة الشاهرودي: ثقة عين جليل يعد في الاركان الأربعة في عصره وهو من اصحاب الاجماع على قول.



مستدركات علم رجال الحديث : ج 3 ص 30.



قلت انا المحامي: هذا حال الحسن بن محبوب رحمه الله عندنا أما الراوي الاخر الذي قال فيه مجهول الحال وهو معاوية بن وهب .

قال فيه الشيخ الشاهرودي: ثقة بالإتفاق حسن الطريقة.
المستدركات: ج 7 ص 450.



قلت انا المحامي: ذكرت قول الشاهرودي رحمه الله لأنه نقل الاجماع على وثاقته والبرقعي يقول انه مجهول الحال !!! حتى يعرف القارئ الفرق بين الاثنين



نكمل مع البرقعي حيث قال:

حديث 2 : سنده: لا اعتبار له لأن علي بن ابراهيم كان يقول بتحريف القرآن وحرث بن المغيرة مهمل.
كسر الصنم : ص 59.

قلت أنا المحامي: على فرض ان علي بن ابراهيم رحمه الله يقول بالتحريف وهذا لا نسلم به هل هذا يخدش في حديثه وصدقه ! ان كان كذلك لماذا لم يوجه سهامه تلك الى عائشة وعبد الله بن مسعود وعبد الله بن عمر وغيرهم من الصحابة الذين صرحوا بتحريف كتاب الله؟!! فإن كان لا يريد ان يأخذ بروايات الشيعة رضي الله عنهم وروايات المخالفين بسبب القول بالتحريف فليبحث عن دين اخر افضل له !



قال الشيخ الشاهرودي رحمه الله في علي بن ابراهيم رضي الله عنه: ثقة في الحديث والتفسير ثبت معتمد صحيح المذهب بلا خلاف في ذلك كله. بل هو من أجل رواة اصحابنا.

المستدركات: ج 5 ص 278.



اما قول البرقعي:

الحرث بن المغيرة مهمل!
أولا : هذا تصحيف لأن الراوي اسمه الحارث وليس الحرث.



ثانيا: قال الشيخ الشاهرودي رحمه الله:

الحارث بن مغيرة النصري .... ثقة ثقة بالاتفاق.
المستدركات: ج 2 ص 279.



قلت انا المحامي: يلاحظ القارئ الكريم أن كل من اتفقت الطائفة عى توثيقه فهو عند البرقعي اما مهمل او مجهول او يشكك في رواياته !!!

وهناك رواة لم اذكرهم للاختصار طعن في رواياتهم مثل اسماعيل بن مهران المتفق على وثاقته وكذلك خالد بن سعيد ابو سعيد القماط !! فهل هذا فهل مجتهد له معرفة في الرجال والحديث؟!!




قال البرقعي: صحيح أن عليا كان أعلم الصحابة وأفضلهم .... .



قال البلوشي ( المترجم الوهابي ) في الهامش: لما تكلمت مع المؤلف بهذا الأمر قال: لا يعلم أن عليا كان أعلم من غيره من الصحابة أو أفضلهم.



كسر الصنم: ص 347.



قلت: أحد علماء الشيعة وليس مجرد عالم بل من المجتهدين! ولا يعلم أن عليا صلوات الله عليه أعلم من غيره من الصحابة أو أفضلهم حتى؟!!



وها هو البرقعي مرة أخرى يطلق الكذب على من أجمعت الطائفة على وثاقته حيث قال وهو يعلق على حديث ورد في الكافي الشريف مانصه: رواتهما من أكذب الكذابين كمحمد بن الجمهور وعبد الله بن سنان، ..... .



كسر الصنم: ص 294.



قلت: قال العلامة الشيخ الشاهرودي رضوان الله عليه في ترجمة عبد الله بن سنان: ثقة ثقة جليل بالإتفاق.



مستدركات علم رجال الحديث: ج 5 ص 31.



قلت: لقد افتضح امر هذا الرجل ان كان فعلا هو صاحب هذا الكتاب المتهافت







مرة أخرى مع المجتهد البرقعي وكتابه الذي من اجله قتله الرافضة حيث قال وهو يعلق على بعض الرواة: يونس بن يعقوب الفطحي المذهب وكان من الكذابين، ... .



كسر الصنم: ص 268.



قلت: قال العلامة الشاهرودي رحمه الله في ترجمة يونس بن يعقوب: لا خلاف في وثاقته وانما الخلاف في أنه ثقة أو موثق لما قيل إنه من الفطحية لكن رجع عنها كما قاله النجاشي وكان يتوكل لأبي الحسن عليه السلام.



مستدركات علم رجال الحديث: ج 8 ص 316.



قلت: هنيئا للوهابية بهذا المجتهد الفذ !!!






والمضحك يدعي الوهابي ان هذا البرقعي الجاهل قُتِل !!! وقتله الرافضة !! لا ادري لماذا قتلوه الصراحة ! هل لعلمه الغزير الذي يتدفق منه؟!! ام لأنه كان يشكل خطرا على التشيع بأبحاثه العظيمة؟!!
هذا أيضا يذكرني بمؤلف كتاب لله ثم للتاريخ فبعد تأليفه لكتابه المضحك قتلوه الرافضة بحد زعم الوهابية !!!
الحمدلله على نعمة العقل


قال هذا الرجالي الكبير والمجتهد النحرير البرقعي ما نصه:
صالح بن خالد المجهول ...


كسر الصنم: ص 254.

قلت: قال الشيخ الشاهرودي رحمه الله:
صالح بن خالد أبو شعيب المحاملي ... ثقة بالإتفاق.

مستدركات علم رجال الحديث: ج 4 ص 234.
اهـ.




أقول: إذا كان هذا هو البرقعي الذي يضعف ويجهل كبار رواة الإمامية ومن اجمعو على وثاقتهم العلماء,,,فهنيئاّ لكم به,,فهو يدل على جهله وقلة فهمه ,,فالافضل ان تضعو لنا كتاب جديد اسمه رجال البرقعي.:)





بارك الله فيكم اخي / المتيم بالنبي صلوات ربي عليه وعلى اله الاطهار

هو الامر كما تفضلتم؛ حسبما نقلتم لما بينه الاسد الحيدري / المحامي سدد الله سعيه في الذب عن محمد وال محمد .

شكرا لكم مولانا

احترامي الشديد
 

محب الصحابه

عضو مخضرم
ضعف رجال الثقاة اضحوكة من اضحوكات الاماميه دين مبني على مجهول عن مثله بجميع الطبقات ......البعض انكر وجوده ولما أحسوا انه موجود قالوا من العوام الحق ابلج والباطل لجلج ......هل يوجد بدينكم حديث صحيح متصل السند للرسول صلى الله عليه وسلم ؟؟؟؟؟؟هل يوجد بدينكم رواية صحيحة تثبت ولادة مهديكم ؟؟؟؟؟؟؟ هل يوجد بدينكم رواية من الصحابة المنتجبين اللي تدعونهم؟؟؟؟؟؟؟؟ هل يوجد بدينكم سند صحيح لكتاب الله ؟؟؟؟؟ مايوجد بدينكم الا اللطم والتطبير والمتعه
 

إخت رجال

عضو فعال
شغل ارشيف ولا نعرف شنو يطلع ممكن بياع طماط في سوق الخضار لبسوه عمامه وسوو له قصه من حكايات الف ليله وليله
وقالو هذا الشيعي

مـذهب قائم علي اقاصيص وحكايات


ومذهبكم يا الشيعة قائم على الخزعبلات وعبادة البشر والقبور ..... أقول روح اربطلك عقدة بمنبر أي حسينية ولا اشتر حلاو حق حلال المشاكل .... الحمد لله مذهبنا قائم عالعقل مو التخاريف.... وبعدين الوهابيين إلي تعيب عليهم هذي ديرتهم والكويت دولة سنية وهابية شأت أو أبيت...مو عاجبك مذهبنا روح لأهلك بإيران .... البيت بيت ابونا والقوم اللفوا أذونا....أقول لا تنسى تشتري ملاس يديد علشان تحوس بالجدر وتدعي علينا بمحرم:cool:
 

إخت رجال

عضو فعال
القصصص والحكايات الكل يضحك عليها
لانها سخريه

هل الدين واقف علي شخص واحد ولا نعرف شنو يطلع ممكن يطلع بياع في سوق السمك
شمدرينا منو هذا


تفضلوا البدليات بلشت :p خبري الكويتيين يقولون شدرانا مع تشديد الراء:D
 
بارك الله فيكم اخي / المتيم بالنبي صلوات ربي عليه وعلى اله الاطهار

هو الامر كما تفضلتم؛ حسبما نقلتم لما بينه الاسد الحيدري / المحامي سدد الله سعيه في الذب عن محمد وال محمد .

شكرا لكم مولانا

احترامي الشديد


وبكم بارك الله مولانا الفقير

وهنيئاّ لهم بالعامي الجاهل ابو فضل البرقعي :D

ننصح الجميع بقرآة كتابه كسر الصنم ففيه من الجهل ما يبين حقيقة كاتبه:إستحسان::)
 
أعلى